حالت چشم
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)
وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)
... ...
موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)
وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)
وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
پسرها نمی توانند:
۱- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند!..........
خودکار نداشته باشی = جزوه نداری
جزوه نداشته باشی = درس نمی خونی
درس نخونی = پاس نمیشی
پاس نشی = مدرک نمی گیری
مدرک نگیری = کار گیرت نمیاد
کار نداشته باشی = پول نداری
پول نداشته باشی = غذا نداری
غذا نداشته باشی = لاغر مردنی میشی
لاغرمردنی بشی = زشت میشی
زشت بشی = عاشقت نمیشن
عاشقت نشن = ازدواج نمیکنی
ازدواج نکنی = بچه نداری
بچه نداشته باشی = تنهایی
تنها باشی = افسرده میشی
افسرده بشی = مریض میشی
مریض بشی = میمیری
.
.
.
.
پس حواست باشه خودکارتو گم نکنی وگرنه میمیری...!!
تاریخچهی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش خود را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانهی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقهی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقهی فوق الذکر، دشت کند.
این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد...
البته این تقلب با روشهای فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفندهای کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقهی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.
زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلبهای رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می توان نام برد.
حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان میرسانیم:
روش های نوشتاری:
روش های با کلاسی:
روش های جوادی:
توجه:
اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد!
لطیفه(اسید سولفوریک!)
معلم از حسن سؤالی پرسید که جواب آن اسید سولفوریک می شد اما حسن هر چه فکر کرد نتوانست جواب دهد.معلم گفت: حسن چرا مطالعه نکردی؟
حسن گفت: آقا جوابش نوک زبونمه!معلم گفت: زود باش برو آب دهانت را خالی کن تا زبانت سوراخ نشده!
سؤال
جسم کوچکی در داخل ظرف آبی قرار دارد.اگر ذره بینی را در داخل آب فرو ببریم و به جسم نگاه کنیم، بزرگ نمایی آن....
الف)افزایش مییابد.
ب) تغییر نمیکند.
ج)کاهش مییابد.