یکی از پژوهشگران میگوید: «زمانی که کودکی هفتساله بودم، مادرم من و برادرم را در کلاس شنا ثبتنام کرده بود. من موقع شنا کردن، از ترس غرقشدن مرتب دستوپا میزدم. این ترس همیشه موقع شنا کردن همراهم بود. من این نکته را بهخوبی میدانستم که هر روز که به استخر میروم، زندگیام در دست مربیان قراردارد اما با این حال، هر روز برای شنا کردن به استخر میرفتم چون بهعنوان یک شناگر خردسال یاد گرفته بودم که به مربی خود اعتماد کنم. مربی من آدمی مصمم بود. او همیشه به نگرانیها و ترس من توجه میکرد و همواره صادقانه در مواقع گرفتاری به کمکم میشتافت و مرا نجات میداد و هرگز اجازه نمیداد که در استخر غرق شوم.»
اکنون سؤال این است: «آیا کارکنان، مشتریان و مراجعین، به شما بهعنوان یک مدیر این اعتماد را دارند که نگذارید در دریای مشکلات غرق شوند و به کمکشان بشتابید؟» اگر میخواهید دیگران به شما اعتماد کنند، توصیههای زیر را رعایت کنید:
- به تعهدها و قولهای خود پایبند باشید: اگر شک دارید که نمیتوانید به قولتان عمل کنید، هیچگاه قول ندهید. اگر اعتماد از بین رفت، دیگر بازنمیگردد.
ادامه مطلب ...